کمکهای مومنانه و تشکیلات مردمی رهآورد ۳۳ سال امامت امام هادی(ع)
تاریخ انتشار: ۱۵ مرداد ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۸۶۶۸۱۵
کمکهای مومنانه و تشکیلات مردمی رهآورد ۳۳ سال امامت و ۴۱ سال حیات پر برکت امام هادی(ع) است.
سرویس فرهنگی خبرگزاری فارس؛ شیراز | نیمه ذی الحجه سال 212 هجری، اطراف مدینه و در محلی به نام «صریا»، در خانه امام جواد(ع) و همسرش سمانه فرزندی متولد شد که نامش علی و کنیه مبارکش ابوالحسن ثالث
و وجودش آیینه عصمت، هادی امّت، اسوه مجد و شرافت، نای پرخروش ولایت، ناخدای کشتی هدایت، فرزند ایمان، مهبط انوار رحمان، مفسر بزرگ آیههای قرآن، پاکیزهترین خلق خدا، معدن لطف و صفا، دهمین منظومه کهکشان هستى، طلایهدار پاکى و ملقب به نقی، عالم، فقیه، امین، طیب، ناصح، متوکل و مرتضی بود؛ آری امام علی النقی الهادی(ع)، مقام امامت، بعد از امام جواد (ع) به پسرش ابوالحسن یعنی امام علی بن محمد (ع) رسید، زیرا خصلت های امامت را داشت و وجودش سرشار از فضایل و مناقب بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
صبر ، علم ، حلم و بخشندگی از بارزترین صفات ایشان بود، ابن حجر در شرح حال آن حضرت می نویسد: «وی در دانش و بخشش، وارث پدرش بود.»
بیش از ۱۸۰ شاگرد داشتند که شیفته حقیقت بودند و دل داده امامت، شاگردانی چون: ایوب بننوح، حسن بن راشد، حسن بن علی ناصر، عبدالعظیم حسنی، عثمان بن سعید رحمةالله علیهم که هر کدام دریای جوشان علم، معرفت و کرامت بودند.
در کنار آثار متعدد و آموزشهای امام(ع) ، یکی از آثار ماندگار و ارزشمند ایشان زیارت جامعةکبیره است که متقنترین متن شناخت امامت راستین است.
سیزده سال از ۳۳ سال امامت حضرت(ع) در مدینه گذشت و ایشان با استفاده از آشفتگی های دستگاه خلافت، به گسترش و تبیین آموزه های عبادی و فکری اسلام می پرداخت.
نفوذ اجتماعی امام در مدینه، از دید کارگزاران حکومت عباسی پنهان نبود و همین امر سبب شد که آنان از ناحیه حضرت احساس خطر کرده و وجود ایشان را در مدینه به زیان رژیم عباسی بدانند و امام به عراق عزیمت کنند.
نفوذ امام در میان مردم و طرح مسأله امامت و تقویت پایگاههای مردمی و راه اندازی تشکیلات و گسترش پایگاه های کمک رسانی به محرومان، تربیت شاگردان و تعلیم زیارتنامهها، رویارویی با فقیهان درباری، مناظرههای علمی و اعتقادی، شبههزدایی در مورد قرآن، مبارزه با منحرفان عقیدتی مثل: غلات تندرو و بی منطق، صوفیه و واقفیه از جمله فعالیتهای فرهنگی_اجتماعی امام(ع) بود.
از ویژگیهای مهم امامان معصوم(ع)، داشتن جایگاه مردمی است و چون دشمنان آنان و حکمرانان اموی و عباسی، بر اهمیت این پایگاه و نقش آن در تداوم خط امامت واقف بودند، همواره سعی می کردند تودههای مردم را از امامانشان دور سازند و میان امت جدایی افکنند. این سیاست در هر زمان به گونه ای اجرا می شد.
هر چه نقش محوری آنان در حفظ و تداوم اسلام ناب محمدی و ستیز با قدرتهای اهریمنی در سطح جامعه بیشتر روشن میشد، اعمال سیاست محدودیت دستگاه خلافت، نسبت به آنان فزونتر میگشت.
سیاست یاد شده، ارتباط امام هادی(ع) را با مردم محدود کرد اما از همین ارتباط محدود و رهنمودهای امام (ع) به دوستان و شیعیانشان، به نقش آن حضرت در رهبری و جهتدهی مردم و گسترش بینشهای مکتبی و کوتاه کردن دستهای ظلم و ستم قدرتهای طاغوتی پی میبریم.
امام با محرومان و بینوایان هم ارتباطی تنگاتنگ داشت و افرادی که در تأمین معاش دچار مشکلاتی می شدند و پناهگاهی نمی یافتند و عوامل حکومتی هم از آنان حمایت نمی کردند، پرسش کنان به سوی خانه امام هادی (ع) راهنمایی می شدند و آن حضرت آنان را یاری می فرمود.
امام، خمس، صدقات، زکات و دیگر اموالی را که شیعیان از نواحی گوناگون به محضر ایشان تقدیم می کردند، غالباً برای کمک به درماندگان اختصاص می داد.
آن حضرت گاهی سرمایه ای را به فقیران می داد تا با آن به کسب و کار بپردازند و با استقلال اقتصادی، عزت و آبروی خود را حفظ کنند.
مسافران درمانده نیز از امدادهای اقتصادی امام برخوردار بودند و هیچ گاه حضرت اجازه نداد هیچ مسلمانی در مدینه گرسنه سر بر بالین نهد یا کودک یتیمی به دلیل بی سروسامانی، اشک حسرت ریزد.
افرادی که فاقد سلامتی جسمانی بودند نیز با کمکهای امام هادی (ع) به زندگی خود ادامه می دادند و هر گاه حضرت پولی نداشت، از افراد معتبر مبلغی را قرض می گرفت و در اختیار نیازمندان می نهاد و اجازه نمی داد گرفتاران، سرگردان و افسرده شوند.
بدون شک در شرایط کنونی و بالا گرفتن مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم، امام(ع) برترین و بارزترین الگوی دورانها هستند. امام (ع) با توجه به شرایط خاص دوران حیاتشان به ایجاد کار تشکیلاتی و انسجام و وحدت گروه ها توجه ویژه داشت. مقوله ای مهم که در زمان حاضر نیز از جمله ضرورتهای اجتناب ناپذیر و اقتضائات مهم زمانی به شمار می رود.
وقوع حوادث طبیعی و بروز مشکلات مختلف بهانه ای است برای بازنگری شیوه، سبک و منش امامان معصوم(ع) و قطعا هر کدام از صفات و برکات وجود مبارکشان درس آموز دنیای امروز متن است.
انتهای پیام/ س
منبع: فارس
کلیدواژه: کمک های مومنانه تشکیلات مردمی حیات مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم امام هادی ع امامت شیراز فارس مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم امام هادی آن حضرت امام ع هادی ع
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۸۶۶۸۱۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
انقلاب اسلامی تبلور مکتب سیاسی امام صادق(ع)
امام جعفر صادق(ع) با بنیان نهادن فقه جعفری در دورهای که کسب دانش همچون الماس گرانبها و دور از دسترس بود، انقلاب بزرگی را در عرصه علمی و فرهنگی آغاز کردند، که امروز شاهدیم انقلاب اسلامی تبلور ارزشهای مکتب امام صادق(ع) تلقی میشود.
به گزارش خبرگزاری ایمنا، به مناسبت فرارسیدن بیست و پنج شوال _سالروز به شهادت رسیدن امام جعفر صادق (ع) _ پایه گذار «مکتب جعفری» ابعادی از حیات اجتماعی و سیاسی آن امام بزرگوار را در کلام رهبر انقلاب به رشته تحریر درمیآوریم؛ امامی که در دوران خود موجب نوسازی و احیای تعلیمات اسلامی شد.
زمانیکه حکومت بنی امیه در سراشیبی سقوط قرار گرفت، یک فضای باز سیاسی ایجاد شد که در این مرحله فشار بر روی مخالفین مخصوصاً امام صادق (ع) کاهش یافت و امام از فرصت به دست آمده، حداکثر استفاده از تحولات دوران جابهجایی حکومت را بردند. امام صادق (ع) بهعنوان یکی از پیشگامان حرکت اسلامی و داعیهداران فرهنگ اصیل دینی دست به اقدامات سیاسی همانند، تقویت جایگاه امامت و ایجاد ولایتپذیری، ایجاد واقعیتنگری سیاسی، طاغوتستیزی، زندهنگهداشتن حماسه عاشورا و تقیه بین شیعیان زدند.
بهطور کلی موارد زیر را بهعنوان برجستهترین و محوریترین فعالیتهای دوران حیات امام صادق (ع) میتوان برشمرد:
۱. تبیین و تبلیغ مسئله امامت
۲. تبلیغ و بیان احکام دین به شیوه فقه شیعی و تفسیر قرآن با بینش شیعی
۳. ایجاد تشکیلات پنهانی ایدئولوژیک سیاسی
امامِ مکتب
امام صادق (ع) مرد مبارزه، علم و دانش و تشکیلات بود، اما مرد علم و دانش بودنشان را بسیار شنیدهایم. محفل درس امام صادق (ع) و میدان آموزشی که آن بزرگوار بهوجود آورد هم قبل از او و هم بعد از او در تاریخ زندگی امامان شیعه بینظیر بود. همه حرفهای درست اسلام و مفاهیم اصیل قرآنی که در طول یک قرن و اندی توسط مغرضان و مفسدان یا جاهلان تحریف شده بودند، امام صادق (ع) به شکل درست بیان کرد و همین موجب شد که دشمن از او احساس خطر کند.
امامِ مبارزه
مرد مبارزه بودن امام را کمتر شنیدهایم. امام صادق (ع) مشغول یک مبارزه دامنهدار و پیگیر بود؛ مبارزه برای قبضه کردن حکومت و قدرت و بهوجود آوردن حکومت اسلامی و علوی. یعنی امام صادق (ع) زمینه را آماده میکرد تا بنیامیه را از میان ببرد و به جای آنها حکومت علوی را که همان حکومت راستین اسلامی است بر سر کار بیاورد. این در زندگی امام صادق (ع) برای کسی که دقت و مطالعه کند بسیار آشکار است.
امامِ تشکیلات
اما آن بُعد سومی که بسیاری نشنیدهاند، مرد تشکیلات بودن امام است. امام صادق (ع) یک تشکیلات عظیمی از مومنان به خود، از طرفداران جریان حکومت علوی در سراسر عالم اسلام از اقصای خراسان و ماوراءالنهر تا شمال آفریقا به وجود آورده بود؛ تشکیلاتی که امام صادق (ع) هرزمان اراده میکرد آنچه را که او میخواهد مردم بدانند، نمایندگان او در سراسر آفاق عالم اسلام به مردم منتقل میکردند. یعنی از همهجا وجوهات و بودجه برای اداره مبارزه سیاسی عظیم آلعلی جمع میشد. وکلا و نمایندگان امام صادق (ع) در همه شهرها وجود داشتند که مردم و پیروان ایشان بتوانند به آنها مراجعه کنند و تکلیف دینی و همچنین تکلیف سیاسی خود را از آن حضرت بپرسند. تکلیف سیاسی هم مثل تکلیف دینی واجبالاجراست. آن کسی که برای ما واجبالاطاعه و ولی امر است فتوای مذهبی و اسلامیاش در باب نماز، زکات، روزه، بقیه واجبات، با فتوای سیاسیاش و فرمانش در زمینه جهاد، روابط سیاسی، روابط داخل کشور، و همه مسائل یکسان است، همه واجبالاطاعه است. امام صادق (ع) یک چنین تشکیلات عظیمی را بهوجود آورده بود و با این تشکیلات و به کمک مردمی که در این تشکیلات بودند، با دستگاه بنی امیه مبارزه میکرد.
سیاست امام صادق (علیه السّلام) در گام اول، یک سیاست فرهنگی_تشکیلاتی و در جهت پرورش اصحابی بود که از نظر فقهی و روایی از بنیانگذاران تشیع جعفری به شمار آمدهاند. تلاشهای سیاسی امام (ع) در برابر قدرت حاکمه در آن وضعیت، در محدوده نارضایتی از حکومت موجود، عدم مشروعیت آن و ادعای امامت و رهبری اسلام در خانواده رسول خدا (ص) بود. از نظر امام صادق (ع) تعرض نظامی علیه حاکمیت، بدون فراهم آوردن مقدمات لازم جز شکست و نابودی نتیجه دیگری نداشت. برای این کار بهراهانداختن یک جریان شیعی فراگیر با اعتقاد به امامت، لازم بود تا براساس آن، قیامی علیه حاکمیت آغاز و حصول به پیروزی از آن ممکن باشد وگرنه یک اقدام ساده و شتابزده نه تنها دوام نمیآورد، بلکه فرصتطلبان از آن بهرهبرداری میکنند.
شبکه گسترده تبلیغاتی و سیاستِ تقیه
باوجود تبلیغات گستردهای که از سوی بلندگوهای رژیم خلافت اموی انجام میگرفت و حتی نام علیبنابیطالب (ع) به عنوان محکومترین چهره اسلام، در منابر و خطابهها یاد میشد، بدون وجود یک شبکه تبلیغاتی قوی آیا ممکن بود اهلبیت (ع) در نقاطی چنان دوردست و ناآشنا، چنین محبوب و پرجاذبه باشند که افرادی محض دیدار و استفاده از محضر آنان و نیز عرضه کردن دوستی و پیوند خود با آنان راههای دراز را بپیمایند و به حجاز و مدینه روی آورند؟ دانش دین را فراگیرند و در موارد متعددی بیصبرانه اقدام به جنبش نظامی _و به زبان روایت، قیام و خروج_ را از امام بخواهند؟ اگر تسلیحات شیعه فقط در جهت اثبات علم و زهد ائمه بود، پس درخواست قیام نظامی چه معنایی داشت؟
ممکن است سوال شود اگر به راستی چنین شبکه تبلیغاتی وسیع و کارآمدی وجود داشته، چرا نامی از آن در تاریخ نیست و صراحتاً ماجرایی از آن نقل نشده است؟
دلیل این بی نشانی را نخست در پایبندی وسواسآمیز یاران امام به اصل معتبر و مترقی «تقیه» باید جست که هر بیگانهای را از نفوذ در تشکیلات امام مانع میشد.
فعالیتهای امام (ع) بهطور عمده در پنهانی انجام میگرفت و آن حضرت مکرر اصحاب خود را به کتمان و حفظ اسرار اهل بیت (ع) دستور میداد، بهطوریکه روایات زیادی در این زمینه از آن حضرت نقل شده است. رهبری شیعه به طور مسلم دارای برنامهها و فعالیتهای پنهانی در جهت انسجام مذهبیان بود؛ چیزی که در دورههای بعد آثارش هویدا گشت. امام (ع) معمولاً از رفتوآمد به دربار خلفای عباسی جز در موارد معدودی سرباز میزد و به همین سبب هم از طرف آنها مورد اعتراض قرار میگرفت. بدینگونه بود که امام نارضایی خود را نسبت به حکومت آنها ابراز میداشت و با توصیههای سیاسی به افراد مانند: «اَیّاکَ وَ مُجَالِسَةُ الْمُلُوکِ» (بر تو باد که از همنشینی پادشاهان دوری کنی)، یاران خود را نیز از همنشینی با سلاطین برحذر میداشت و نیز میفرمود: «کَفَّارَةُ عَمَلِ السُّلْطَانِ، اَلْإِحْسَانُ إِلَی الْاِخْوَانِ» (کفاره همکاری با سلطان، نیکی به برادران است).
انحرافِ انقلاب
در دوران حکومت بنیامیه، مبارزات امام به شکل آشکار بود، اما در دوران بنیعباس _که طولانیتر بود_ این کار به صورت مخفیانهتری انجام میگرفت. بنی عباس آن جریان انحرافی بودند که از فرصت انقلاب سوءاستفاده کردند. یعنی همان انقلابی را که امام صادق (ع) داشت بهوجود میآورد، منحرف کردند و این خطر همیشه انقلابها است. آن خط درست انقلاب که منطبق با معیارها و ضوابط اصلی انقلاب است گاهی جای خود را به یک خط عوضی منحرف فاسد باطل با شعارهای حق میدهد. این است که انسان حواسش باید جمع باشد. مردم آن زمان حواسشان جمع نبود. تا سالها بعد، شاید تا سی سال بعد یا بیست سال بعد، مردم مناطق دوردست خیال میکردند که این حکومت بنی عباس محصول مبارزات آنها است. خیال میکردند حکومت آلعلی همین است و خبر نداشتند که اینها غاصباند.
امام صادق (ع) در عرصه فرهنگ و تمدن اسلامی نقش مهمی را در جهان اسلام ایفا کردند. میتوان گفت که بیشتر مردم فقط چهره فقهی و دینی امام (ع) را میشناسند و کمتر نقش سیاسی ایشان مورد بررسی قرار گرفته و حتی از آن غفلت نیز شده است، اما واقعیت این است که امام صادق (ع) و پدر بزرگوارشان در عرصه سیاست یک الگوی مناسبی را ترسیم کرده که میتواند امروزه نقشه راه سیاستمداران قرار گیرد.
کد خبر 750440